فرانچایزهای بسیاری در صنعت بازیهای ویدویی وجود دارند که ما را در طی سالها و نسلهای مختلف، سرگرم کردهاند. برخی از این فرانچایزها و سری ها آن چنان در میان مردم و بازیبازان محبوبیت دارند که معرفی نسخه یا شمارهای جدید از آنها می توانند روز یک بازیباز را بسازند و حس خوشحالی وصف ناشدنی و فوقالعادهای را برای همه به ارمغان بیاورند. در طول سالها و نسلهایی که میگذرند، سریهای بسیاری به وسیله استودیوهای سازنده و توسعه دهنده خلق میشوند که محبوبیت آنها به حد باورنکردنی میرسد؛ به طوری که شرکتهای ناشر و تهیه کننده همیشه سعی دارند تا با عرضه نسخههای مختلف از این فرانچایزها، بازیبازان بسیاری را به سمت بازی خود جذب نمایند. در حالی که چندین سری یا فرانچایز در دستور کار سازندگان و ناشران مختلفی قرار میگیرند و هیچوقت فراموش نمیشوند، برخی از این سریها ممکن است خیلی راحت به دست فراموشی سپرده شوند و تا مدتها هیچ حرف و سخنی از آنها به میان نیاید.
در این قسمت از سری «فرانچایزهای فراموش شده»، قصد داریم تا به سراغ یکی از نامهای درخشان در نسل قبل کنسولها برویم؛ نامی که با به زبان آوردنش، ترس و دلهره روی قلبهایمان سایه میانداخت و هماکنون ما را به یاد یک بازی به یادماندنی و فراموش نشدنی میاندازد. فرانچایز Dead Space نسل هفتم کنسولها پا به عرصه گذاشت و در همان نسل هم به ساده ترین شکل ممکن، رها شد. بیایید با بررسی نسخههای مختلف و مرور کردن خاطرات آنها، این فرانچایز را برای لحظاتی در ذهن خود زنده کنیم. با وینفون همراه باشید.
با به یاد آوردن فرانچایز Dead Space یک موضوع ناراحت کننده به فکر همه ما (یا حداقل اکثر ما) خطور میکند؛ به شخصه عقیده دارم که این فرانچایز به خاطر سبک و ژانر خود کشته و به فراموشی سپرده شد. در گذشته سبک وحشت بقا یا Survival Horror محبوبیت بالایی را در میان بازیبازان داشت و شرکتهای مطرح، همیشه ساخت نسخههای مختلفی از فرانچایزها و آیپی های ترسناک مطرح خود را در دستور کار قرار میدادند اما در چند سال اخیر، این روند به کلی تغییر کرده است. در سالهای اخیر و نسل کنونی کنسولها، ساخت یک بازی بزرگ یا AAA، هزینههای بسیاری برای استودیوی سازنده و شرکت ناشر به دنبال دارد و این شرکتها دوست ندارند تا با ساخت یک بازی وحشت بقا، که فروش آن به صورت پیش فرض پایین است، ریسک کرده و منابع خود را به خطر بیندازند. همین موضوع باعث شده تا طرفداران سبک وحشت بقا و عناوین ترسناک، در سالهای اخیر، انتخابهای بزرگ و فراوانی را نداشته باشند و به یاد عناوین نسلهای گذشته بیفتند. اگر از دوست داران این سبک باشید، حتما میدانید که در چند سال اخیر، به غیر از معدود عناوین بزرگ (مانند Resident Evil 7 یا Resident Evil 2 Remake)، بازیبازان برای دریافت یک تجربه ترسناک و دلهره آور، باید به عناوین کوچک و مستقل (مانند بازیهای Amnesia و Outlast) از سوی استودیوهای بی نام و نشان قناعت کنند که البته بسیاری از این عناوین تنها برای پلتفرم رایانههای شخصی در دسترس قرار میگیرند (این بازیها الزما بد و ضعیف نیستند اما قطعا هیجان تجربه یک بازی وحشت بقای بزرگ را ندارند). عناوین وحشت بقا همیشه در طول تاریخ، بازی های پرفروش و سودآوری محسوب نمیشدند و آغاز کردن یک سری بازی ترسناک، میتوانست برای یک استودیو گران تمام شود. با این حال، استودیوی ویسرال گیمز (Visceral Games) در سال 2008، این ریسک را به جان خرید و بازی Dead Space برای پلتفرمهای پلیاستیشن 3، ایکسباکس 360 و رایانههای شخصی منتشر شد.

اگر بخواهیم بازی Dead Space را با چند کلمه توصیف کنیم، این کلمات قطعا خشونت، خون و تصاویر آزاردهنده خواهند بود. این عنوان بازیبازان را در حالی مقابل دشمنان سرسخت و ترسناک قرار میداد که مهمات زیادی برای استفاده وجود نداشت و بازیباز باید با اطمینان به مهارت و البته بخت و اقبال خود، مشکلات و چالشها را پشت سر میگذاشت. زاویه دوربین بازی Dead Space نیز به صورت دوربین روی شانه شخصیت اصلی بود که حتما میدانید بازی Resident Evil 4، با پدید آوردن و معرفی کردن چنین سبک و سیاقی در بین بازیهای وحشت بقا، مشهور است. در بازی Dead Space نیز به مانند بازی به یادماندنی و شاهکار کپکام (Capcom)، مکانیکهای سبک وحشت بقا به صورت کلاسیک طراحی نشده بودند و بازیباز میتوانست به راحتی با آنها تعامل برقرار کند اما این مکانیکها به اندازهای چالش برانگیز و پیچیده بودند تا بازیباز را درون جو و اتمسفر گیمپلی غرق کنند و او را همیشه در اکشن قرار دهند. اما در کنار گیمپلی، داستان و شخصیتهای موجود در بازی Dead Space نیز یکی از عوامل مهم در موفقیت آن محسوب میشدند. در Dead Space، شخصیت اصلی بازی به مانند بسیاری از عناوین دیگر در آن زمان، پلیس، سرباز یا یک مامور ویژه نبود و تنها یک کارگر معمولی در زمان آینده محسوب میشد که از بخت بدش، در بدترین زمان، در بدترین مکان ممکن قرار گرفته بود. آیساک کلارک، باید با تکیه بر تجربه کم و بخت و اقبال خود، راه خروج خود را با مبارزه با دشمنان ترسناک و جهش یافته پیدا میکرد. بازی Dead Space در طراحی هیولاها و دشمنان نیز به شدت خوب عمل کرده بود و موجوداتی که استودیوی ویسرال گیمز برای آن طراحی کرده بودند، بسیار با جو و محیط مراحل بازی همخوانی داشتند و مکمل یکدیگر محسوب میشدند
یکی از ویژگی های جالب بازی Dead Space، راهکار هوشمندانه سازندگان برای اعلام وضعیت و stats بازیباز بود. سازندگان با نمایش علائم و اطلاعات در محیط بازی و پشت سر کاراکتر اصلی، به صورت کلی HUD را از گیمپلی حذف کرده بودند تا حس همه جانبه بودن و غرق شدن در بازی، به اوج خود برسد. با این حال، Dead Space هیچگاه خود را به صورت یک وحشت بقای خالص معرفی نمیکرد و وزن خود را به شکل قابل توجهی روی اکشن و سیستم تیراندازی یا شوتینگ خود نیز میانداخت. سیستم سنگر گیری و شوتینگ دقیق و قابل قبولی که سازندگان برای بازی طراحی کرده بودند (در نسخههای بعدی)، باعث میشود تا بتوانیم این موضوع را تایید کنیم. اما با همه این تفاسیر، بیشترِ وزن بازی روی بخش Horror یا ترسناک آن بود و بقا، به اولین فکر و اندیشه برای بازیبازان تبدیل میشد. به نوعی میتوان گفت که بازی Dead Space، یک شاخه جدید، تازه و نیمه انقلابی برای سبک وحشت بقا به شمار میآید که در آن زمان، مورد توجه بازیبازان و منتقدان قرار گرفت و همچنین در مقیاس بازیهای ترسناک، با فروش قابل احترامی نیز همراه بود. محبوبیت نسخه اول بازی Dead Space سبب شد تا الکترونیک آرتس (Electronic Arts)، با ساخت نسخه بعدی این عنوان کنار بیاید و این بار، با یک پیشرفت فوقالعاده و عالی، باز هم با نکروموفها (Necromorphs) دست و پنجه نرم کنیم! البته باید اشاره کنیم که در فاصله زمانی تا انتشار بازی Dead Space 2، کتابها و عناوین کوچکی نیز از فرانچایز Dead Space منتشر شدند که محبوبیت آن را نشان میدادند. نسخه سوم سری، یعنی بازی Dead Space 3 نیز در سال 2013 منتشر شد و با این که بسیاری از طرفداران فرانچایز Dead Space نظر تماما مثبتی روی آن نداشتند و معتقد بودند که این نسخه از ریشههای خود دور شده، اما باز هم میتوان Dead Space 3 را یک بازی موفق در سبک وحشت بقا خواند. با در نظر گرفتن این تاریخچه و این محبوبیتی که نام Dead Space در میان بازیبازان و طرفداران دارد، چگونه میتوان سر به نیست شدن فرانچایز Dead Space را توجیه کرد؟

قطعا بخشی از پاسخ سوال بالا، عدم موفقیت تمام و کمال نسخه سوم سری محسوب میشود که در بالا هم به آن اشاره کردیم. در بازی Dead Space 2، ما با عنوانی طرف بودیم که با وجود تغییرات ریز نسبت به نسخه اول، یک پیشرفت و گام رو به جلوی تمام عیار محسوب میشد. در نسخه دوم، داستان به شدت پیشرفت کرده بود، شخصیت پردازی بهتر شده بود، گیمپلی و طراحی مراحل با تغییرات ریز و هوشمندانه بازگشته بودند و کارگردانی خوب سازندگان، باعث پدید آمدن سکانسهای ماندگار (مانند سکانس خشن و آزار دهنده چشم آیساک) شده بود که همه اینها، نسخه دوم را به مراتب بالاتری نسبت به نسخه اول میبردند. اما نسخه سوم بازی، بیش از این که شبیه یک کامل کننده سه گانه و یک بازی بی نقص باشد، به نوعی یک قدم رو به عقب محسوب میشد. در این بازی داستان و روایت آن با افت شدیدی مواجه شد و شخصیتها (مخصوصا آیساک) به کالبدهایی بی روح و کم حرف تبدیل شدند که قطعا بازیباز را از گیمپلی طولانی و نسبتا تکراری این عنوان، خسته میکرد. علاوه بر این، به نظر میرسید که الکترونیک آرتس بر سر ساخت نسخه آخر، طراحی یک بخش چند نفره و آنلاین را برای ویسرال گیمز اجباری کرده بود و این بخش با این که در ساعت اول سرگرم کننده و خوب به نظر میرسید، اما پس از مدتی به شدت خسته کننده میشد و بازیبازان حس میکردند که این یک بخش اضافی و بدون استفاده در بازی است!
این نکته را فراموش نکنیم که فاصله گرفتن از ریشههای اولین نسخه از فرانچایز Dead Space با نسخه دوم بازی، یعنی Dead Space 2 آغاز شد, جایی که سازندگان تصمیم گرفتند تا داستان واقع گرایانهتری روایت کنند و با گنجاندن دشمنان انسانی درون بازی، سیستم کاور گیری و شوتینگ را پررنگ تر از قبل سازند اما نسخه دوم آنقدر نسبت به نسخه اول پیشرفت داشت که طرفداران و بازیبازان تمام این تغییرات را به صورت یک قدم رو به جلو و تکامل میدیدند. با این حال، این رویه در نسخه سوم بازی، یعنی Dead Space 3 بیش از حد استفاده شد؛ تا جایی که در برخی از مراحل و بخشهای بازی سوم، حس میکنید که در حال تجربه یک عنوان شوتر سوم شخص هستید و اثری از وحشت بقا یافت نمیشود! قطعا نمیتوان بازی Dead Space 3 را یک عنوان ضعیف و غیر قابل قبول دانست اما از طرفی، حرف طرفداران بازی نیز درست بود و این نسخه تا حدودی هویت خود را از دست داده بود. درست است که Dead Space 3 شبیه به Dead Space بود، صدای آن را داشت و در مواقعی، حس نسخه اریجینال را القا میکرد، اما حقیقت این است که آن بازی از دیدگاه طرفداران، یک Dead Space به شمار نمیرفت.
استودیوی ویسرال گیمز سعی کرده بود تا در بازی Dead Space 3، ویژگیهای جدید و قابل توجهی را معرفی کند اما مشکل این جا بود که هیچکدام از این موارد جدید، ربطی به گیمپلی وحشت بقای بازی نداشتند و تنها بخش اکشن را تقویت میکردند. به عنوان مثال، در نسخه آخر، رباتهای جستوجوگری طراحی شده بودند که مهمات و قطعات مفید و کارایی را برای آیساک به همراه میآوردند اما زمانی که بدانیم Dead Space 3 نسبت به نسخه اول بازی، دهها برابر به بازیباز خود مهمات و اسلحه میدهد (به خاطر وجود دشمنان انسانی) و منابع را از همیشه بیشتر در خدمت آیساک میگذارد، طراحی چنین مکانیکی تنها بخش بزرگی از بازی را تضعیف یا حتی تخریب میکند. در طرف دیگر، سازندگان در نسخه آخر یک سیستم ساخت و ساز و شخصی سازی اسلحه طراحی کرده بودند که در نوع خود فوقالعاده و به یادماندنی بود اما باعث میشد تا آیساک تا دندان مسلح باشد! همه این موارد باعث میشود تا بگوییم که Dead Space 3، در واقع یک بازی اکشن عالی، در دنیای Dead Space است! علاوه بر این، سازندگان در Dead Space 3 با ساخت و طراحی یک بخش همکاری یا Co op، اوقات و لحظات خوب و سرگرم کنندهای را برای بازیبازان و طرفداران به ارمغان آوردند؛ بخش همکاری جالبی که داستان شخصیتی به نام Carver را روایت میکرد و این داستان، حداقل از نظر شخصی، بسیار جذاب تر و بهتر از داستان و روایت آیساک در بخش کمپین اصلی بود. با این حال، تمامی این موارد و ویژگیهای جدید، باعث نجات Dead Space 3 نشدند و این عنوان از دید طرفداران، یک نسخه ناامید کننده به شمار میآید که راه خود را گم کرده است. با تمام این تفاسیر، باز هم باید اشاره کنیم که Dead Space 3 به طور کلی از دید منتقدان و بازیبازان، پَس زده نشد و مورد حمله شدیدی قرار نگرفت اما همه هم نظر هستند که این بازی، بدترین نسخه در فرانچایز Dead Space است و شاید این دلیل اصلی الکترونیک آرتس برای رها کردن این فرانچایز باشد.

با این حال، قطعا نمیتوان فراموش شدن فرانچایز Dead Space را تنها به این عامل ربط داد و تعطیلی استودیوی ویسرال گیمز نیز نقش بسیار مهمی در رخ دادن چنین اتفاقی دارد. استودیوی ویسرال که در سالها و نسلهای گذشته، استودیوی مورد اعتماد شرکت الکترونیک آرتس محسوب میشد، پس از اتمام کار ساخت بازی Dead Space 3 و کنار آمدن با تمامی حواشی آن، به سراغ ساخت یک نسخه فرعی یا اسپین آف از سری Battlefield رفت و نام آن بازی، Battlefield Hardline گذاشته شد. این بازی شوتر اول شخص که شبیه به هیچ یک از نسخه های دیگر سری Battlefield نبود، نتایج ناامید کنندهای را برای ویسرال و الکترونیک آرتس به همراه داشت و شاید طرفداران این سری، هماکنون حتی نام Hardline را نیز به یاد نداشته باشند. پس از قضیه Battlefield Hardline، استودیوی ویسرال برای ساخت یک بازی Star Wars مامور شد اما روند ساخت و توسعه آن عنوان به دلایل نامعلوم و مشکوکی به کلی لغو شد و استودیوی ویسرال در مرحله خطرناکی در طول عمر خود قرار گرفت. عملکرد ناامید کننده ویسرال از چشمان بازیبازان و البته الکترونیک آرتس، سبب شد تا این استودیو برای همیشه تعطیل شود و تا به امروز، خبری از نسخه جدید Dead Space نباشد.
با این که الکترونیک آرتس هنوز هم آیپی Dead Space را در اختیار دارد و میتواند وظیفه ساخت نسخه جدیدی از آن را به عهده استودیو و توسعه دهنده دیگری بسپارد، اما با متلاشی شدن تیم قدیمی، تغییر سیاستهای EA و البته دلایل اساسی و زیر ساختی که در ابتدای متن به آنها اشاره شد، احتمال مشاهده یک نسخه جدید از فرانچایز Dead Space در آینده، به شدت کم و اندک است و این احتمال با هر سالی که میگذرد، کمتر میشود و سرنوشت غمانگیر فرانچایز Dead Space قطعا سبب ناراحتی بازیبازان و طرفداران این سری است. الکترونیک آرتس میتواند با سپردن روند ساخت یک نسخه جدید از سری به دست یک استودیوی قابل اطمینان و با تجربه، باز هم Dead Space را به ریشههای خود بازگرداند و با تمام دلتنگی های بازیبازان و طرفداران، سود خوبی نیز عاید خود کند. الکترونیک آرتس حتی میتواند یک مجموعه یا کالکشن بازسازی (ریمستر) شده از سهگانه Dead Space را برای کنسولهای نسل کنونی منتشر کند که کار سختی نیز به نظر نمیرسد اما مشخص است که فرانچایز Dead Space، به طور کلی فراموش شده است! اگر از طرفداران فرانچایز Dead Space هستید و مانند دوران قدیم، هوس درافتادن با نکروموفها را دارید، باید یک کنسول قدیمی تهیه کرده و باز هم به ایستگاه فضای ایشیمورا سفر کنید…
نظر شما در مورد فرانچایز Dead Space و فراموش شدن این سری چیست؟
- یکشنبه 8 اردیبهشت 1398 18:00
- بدون نظر
- اشکان عالیخانی
- _ایکس باکس و گیمینگ پنل جدید , بازی , بررسی بازی , بررسی عمومی , مقالات