مایکروسافت به عنوان با ارزشترین و قدرتمندترین کمپانی تولید تکنولوژی جهان، 44 سال است به ساخت پیچیدهترین تکنولوژیهای کامپیوتری جهان میپردازد. این شرکت در طول عمر خود فراز و نشیبهایی را دیده است. و خوشبختانه از بخش نزولی نمودار روند پیشرفت خود درسهای مهمی گرفته است. در این مطلب جالب و ارزشمند به این درسهای مهم میپردازیم. لطفا همراه ما باشید.
یک اتاق در مقر مایکروسافت نشان دهنده همه چیز است که در مورد فلسفه طراحی آن تغییر کرده است.داخل این اتاق، چهار ردیف میز وجود دارد. در ردیف اول همه چیزهایی است که شرکت در حال حاضر میسازد و در فروشگاهها است. در ردیف دوم نسل بعدی محصولات است، و در سوم و چهارم چیزهای واقعا مفهومی است که مایکروسافت میخواهد در آینده تلاش کند و بسازد.
رالف گرونه، رئیس طراحی سختافزار مایکروسافت میگوید:
اگر شما وقت کافی در این اتاق صرف کنید، شکافها را میبینید، لامپهای خاصی خاموش میشوند.”
این روزها مایکروسافت به دنبال تصویر بزرگ است و اهداف بزرگی را دنبال میکند. نه این که فقط یک محصول به جایی که نیاز دارد برود. بلکه چگونه یک اکوسیستم کامل محصولات به جایی که نیاز دارد برود، تکامل پیدا کند و همکاری مناسب در طول سالهای آینده داشته باشد. به دنبال این که محصولات در گذشته ممکن بود در تیمهای جداگانه به صورت مخفی توسعه پیدا کنند و به دنبال آن فرم ناهماهنگی پیدا کنند، مایکروسافت اکنون یک فلسفه به نام “طراحی باز” تصویب کرده است که در مورد به اشتراک گذاشتن ایدهها در سراسر شرکت، ادغام محصولات و شکست سریعتر است (تعجب نکنید). امید است که این امر منجر به ترکیب بهتر سختافزار و نرمافزار شود که به نظر میرسد از یک شرکت ساخته شده است و برای آن شرکت نیز بهتر است.
دوباره شکل دادن به یک شرکت 44 ساله برای طراحی مجدد آینده آن، آسان نیست
این فقط در مورد بهبود طراحی بصری مایکروسافت نیست. این یک تغییر عمیقتر است که به منظور مدرن سازی روشی است که مایکروسافت نرمافزار را از طریق آن ارسال میکند و با استارتآپهای بسیار جنجالیتر که میتوانند با سرعت فراوان به دنبال بازارهایی که پیش از این توسط خود مایکروسافت کنترل میشده بروند بجنگد. در صنعت فنآوری اتفاقات بسیار بزگی در جریان است که هر ساله سریعتر حرکت میکنند.
من داستانهای بسیاری در مورد اینکه چگونه فرهنگ مایکروسافت در سالهای اخیر تغییر کرده است و چگونه تیمهای محصولات با یکدیگر همکاری میکنند شنیدهام و خواندهام. این تغییر در مایکروسافت به حدی بزرگ است که من میخواستم خودم ببینم که در حال حاضر شرکت با تغییرات جدید کنار آمده است. بنابراین من سه ماه در ردموند، واقع در واشنگتن، در ماه ژانویه، با طراحان و مهندسین صحبت کردم، در جلسات برنامه ریزی تصویری شرکت کردم و با رهبران درگیر در این مدل طراحی جدید وقت صرف کردم.
یک چیز از دید من مشخص است: مایکروسافت واقعا از اشتباهات بزرگ گذشتهاش درس آموخته است. اما تغییر شکل یک شرکت 44 ساله برای تمرکز بر طراحی مجدد آینده آن آسان نیست.
هر پنج شنبه، تیم Surface، Windows، و تیمهای نرمافزاری دور هم جمع میشوند تا درباره آنچه روی آن کار میکنند صحبت کنند. در طول یکی از این جلسات متعدد در یک اتاق کنفرانس آفتابی در مایکروسافت در پایگاه ردموند، طراحان در مورد چگونگی بازی کردن مایکروسافت با طرحهای خود بحث میکنند. تن صدا چیست؟ نمایش تصویری شخصیت محصول چیست؟ در نهایت، چگونه صدای مایکروسافت در قالب تصاویر و طراحی بیان میشود؟
بیش از ده نفر از کارمندان به طور شخصی در این جلسه حضور میداشتند و محصولاتی مانند OneNote، OneDrive و مایکروسافت Teams را معرفی میکردند. هر کس طرحهای یکدیگر را مورد انتقاد قرار میداد، نظرات و راههای کار را برروی پالت رنگ مایکروسافت، اصول تصویرگری و صدای عمومی برای ایجاد محصولات به صورت یکپارچه ارائه میداد. این ممکن است به نظر برسد یک جلسه کاملا عادی مانند جلسات اکثر شرکتها است. در مایکروسافت، این تنها 10 سال پیش غیر قابل تصور بود.
«خواندن این مطالب من را به یاد مطلب قبلی خودم در زمینه اشتباهات مدیریت قبلی در دوره ریاست خود میاندازد. و این باز هم نشان میدهد صلاحیت ریاست قبلی تا چه حد پایین بوده است.»
طراحی فلوئنت به وجود آمده است تا هر چیز مایکروسافتی را در بر داشته باشد
برای تازهترین سیستم طراحی، یا طراحی Fluent، مایکروسافت، ایدههای خود را از سراسر شرکت میکشد و همگان را با یک کاتالوگ داخلی اصول و دستورالعملهای مشترک هماهنگ میکند. طراحان میتوانند برای دیدن کارهای دیگران شامل مدلها، مفاهیم و طرحهایی که برای عموم ارسال شدهاند، وارد سیستم شوند.
جان فریدمن، معاون ارشد بخش طراحی و تحقیق در مایکروسافت، می گوید:
این نخستین گام پایهای طراحی بر اساس دموكراسی در مایکروسافت بود.
این رویکرد از یکی از بزرگترین شکستهای مایکروسافت نشات گرفته است: ویندوز فون. برای راه اندازی آن، مایکروسافت با همکاری تیم ویندوز، Office و سختافزار شرکت برای ایجاد یک زبان طراحی جدید “مترو” دست به کار شد تا سیستم عامل شرکت را مدرن کند. ویندوز فون به عنوان یک پلتفرم ممکن است از بین رفته باشد، اما طراحی آن واقعا اپل و گوگل را برای ساخت سیستم عاملهای موبایل بهتر تحت فشار قرار داد.
آلبرت شوم، مدیر طراحی برای ویندوز، می گوید:
آنچه که یاد گرفتیم، حداقل بر روی تلفن، این است که سیستم طراحی عالی داشته باشیم، نه فقط برای یک محصول. این که چگونه شما در واقع آن را به صدها نفر بلکه میلیونها نفر از مشتریان، به طرق مختلف، حتی شاید میلیاردها مشتری برسانید.
فلوئنت واقعا مایکروسافت را به اصول طراحی بازگردانده است، و تمرکز زیادی روی سادگی دارد. به جای تایپوگرافی جسورانه و محتوای لبه به لبه، Fluent بر عناصر ظریف مانند نور، عمق، حرکت و مواد تمرکز میکند. ما آن را در ویندوز با نکات و جلوههای حرکت و تاری دیدهایم. این همچنین در Office و وب در بین خدمات مانند OneDrive، Office Online و Outlook هم وجود دارد. مایکروسافت به تدریج فلوئنت را مرکزی برای چگونگی عملکرد شرکت در مورد طراحی تبدیل میکند.
این یک طراحی است که نیاز به مقیاس پذیری در سطح بسیاری از محصولات دارد، و برخی از آنها توسط بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان استفاده میشوند. طراحان مایکروسافت باید در نظر داشته باشند که آیا آنها هنر و تصاویر را برای دانش آموزان، کارگران و یا مصرف کنندگان عمومی ایجاد میکنند و چگونه این طرحها در مکانهای مختلف تفسیر میشوند. چیزهای بسیار زیادی برای پوشش دادن وجود دارد و هر طراحی نرمافزاری نیز باید به سبک سیستم عامل از مایکروسافت، اپل، گوگل و دیگران متصل شود که همگی سختافزارهایی دارند که توسط قدرت نرم افزار مایکروسافت حمایت میشوند.
در یکی از کارگاههای سختافزاری مایکروسافت، یک مدل Surface Mini منتشر نشده که روی یک قفسه طراح لولا بود را دیدم. هنگامی که من با گرونه، مدیر طراحی سخت افزار در مورد چگونگی فراموش کردن او برای پنهان کردن Surface Mini شوخی میکنم، او بیشتر علاقهمند به بحث در مورد موضوع بعدی است. او می گوید:
ما یک شرکت نرمافزاری هستیم و قادر به طراحی نرمافزار بهتر از طریق سختافزار هستیم. این همیشه چیزی است که ما را مشتاق میکند.
مایکروسافت همچنین در جریان کاری جدید خود، طراحانی دارد که بر روی سختافزار با ظاهر متفاوتی در سراسر شرکت کار میکنند. من با کریس کویاوسکی، طراح صنعتی Xbox صحبت کردم، که به من گفت تغییرات شرکت به این معنی است که فرصتهای بیشتری برای طراحان وجود دارد و مشاغل کمتر کهنه و بیات به نظر میرسند، زیرا طراحان هماکنون میتوانند آزادانه با هم کار کنند. این بدان معنی است که کسی که مسئول طراحی کنترلر Adaptive کنسول اکس باکس است، روی طراحی جدید کنسول Xbox و طراحی Surface جدید کار میکند.
سختافزار Xbox و Surface ممکن است یکسان نباشد، اما تیمهایی که مسئول طراحی آن هستند، در کنار یکدیگر در مایکروسافت قرار دارند. کایت شووک، طراح صنعتی که روی Surface Book کار میکرد، میگوید:
این روش جدید کار به این معنی است که من دائما کارهای جدید انجام میدهم و دائما چیزی جدید را از طراحان دیگر یاد می گیرم.
مایکروسافت عقیده دارد سختافزار به عنوان یک سکوی نمایش برای نرمافزار است
این سختافزار اما نیاز به نرمافزار دارد تا بتواند آن را تأمین کند، و مایکروسافت از این دو به عنوان فرایندهای جداگانه یاد نمیکند. گرونه می گوید:
ما همیشه به سختافزار به عنوان سکویی برای نمایش نرمافزار فکر میکنیم.
همچنین میگوید:
گاهی اوقات این سکو همچنین میتواند بر عملکرد نرمافزار تأثیر بگذارد، بنابراین پس و پیش شدن در مورد هر دو این موجودیتها وجود دارد.
اگر شما به Surface RT اولیهای که در کنار ویندوز 8 راه اندازی شده بود، فکر کنید، نرمافزار (ویندوز RT) واقعا عقبتر از سختافزار بود و این مساله توسط برنامههای ناقص و عملکرد ضعیف نشان داده میشد. گرونه میگوید:
ما به شدت بر سختافزار تمرکز میکردیم در حالی که نرمافزار در همان زمان توسعه مییافت … بدون اینکه واقعا هم تاثیر زیادی روی یکدیگر داشته باشند.
هدف هر نوع سختافزار Surface بعدی این است که هرگز خطایی که در وضعیت Surface RT بود تکرار نشود. و اطمینان حاصل شود که نرمافزار پا به پای سختافزار حرکت میکند.
سرعت رقبا نیز تأثیر زیادی بر مایکروسافت داشته است. این شرکت پس از دیدن موفقیت اپل با MacBook Air و iPad، ساخت سختافزار Surface را آغاز کرد، در حالی که به روز رسانی نرمافزار به طور منظم گوگل روی Chrome و Android نقش الهام بخش آپدیت بدون وقفه ویندوز 10 را ایفا میکند.
اما این فقط غولهای تکنولوژی دیگر نیستند که باعث نگرانی مایکروسافت شدهاند. در حال حاضر هزاران استارتآپ جدید وجود دارد که همگی برای بخشهایی از کسب و کار خود رقابت میکنند از خدمات Office تا سرویسهای ابری تا Outlook.
چشمانداز نرمافزاری از زمانی که مایکروسافت برای اولین بار گردش کاری خود را سازماندهی کرده به طرز چشمگیری تغییر کرده است. در دوران گذشته، هر چند سال یک بار نسخه جدیدی از ویندوز منتشر میشد. تیمهای نرمافزاری، سختافزاری و طراحی، به هم ریخته بودند و البته این تفاوت زیادی به وجود نمیآورد – طراحیها مینیمال بود و رقبا محدود بودند.
هر بخش تیم تولیدی مایکروسافت با سایر بخشها همیشه درگیر بود
تیمهای کاری مایکروسافت همیشه برای مبارزه با یکدیگر آماده بودند. “همه شما تصویری از تمام گروههای کاری را دیده اید که در مایکروسافت به سمت هم اسلحه نشانه رفتهاند. مطمئنا همیشه کمی از آن وجود دارد” این مساله را یک مدیر محصول Windows Phone تقریبا هفت سال پیش به Verge گفته بود. مایکروسافت این شهرت را داشته که تیمهایی که از سوی کارفرمایان به صورت به هم ریختهای اداره میشده، با تیمهای دیگر نبرد میکردند تا محبوبترین محصول را تولید کنند. بیل گیتس، بنیانگذار اصلی مایکروسافت، به شکل معروفی بررسیهای محصولی را انجام میداد که در آن میتوانست سالها کار را در یک جلسه از بین ببرد، و این باعث شد که این تیمها بیشتر برای جلب توجه گیتس رقابت کنند.
اما در دهه گذشته همه چیز تغییر زیادی کرده است. رقبا مانند گوگل و اپل محصولات رقیب برای مایکروسافت آماده کردهاند. آن هم محصولات خوب. Office، یک کسب و کار با درآمد سالیانه 35 میلیارد دلاری که مایکروسافت هنوز هم با آن سلطه دارد، اکنون به شدت توسط G Suite گوگل و ابزارهایی مانند Workplace فیس بوک و بسیاری دیگر مورد هجوم قرار گرفته است.
GOOGLE و بسیاری دیگر از استارتآپها به طور مرتب صنعت مایکروسافت را مورد حمله قرار میدهند
در همین حال، شرکتهای کوچکتر تنها با گاز زدن بخشهای کوچکی از کسب و کارهای مایکروسافت، به موفقیتهای بزرگ تبدیل شدهاند. Dropbox و Slack قادر به نوآوری در جهاتی هستند که مایکروسافت در آنها آهسته واکنش نشان داده، و شرکت حالا مجبور به پرداخت پول شده است. Slack اکنون 7/1 میلیارد دلار ارزش دارد و بیش از 30 میلیون مشتری دارد که برای خدماتش هزینه میکنند. DropBox در حال حاضر یک شرکت عمومی است و ارزش آن حدود 10 میلیارد دلار است.
بعضی از این تهدیدها به مشاغل اصلی مایکروسافت کمک میکنند، اما برخی از آنها نه. به عنوان مثال سیستم عاملهای خارج از کنترل مایکروسافت، مانند iOS و Android، به طور فزایندهای زمان بیشتری از مردم مصرف میکنند، مایکروسافت باید برنامههایی را که بر اساس آن نوع رقابت است ایجاد کند. دیگر برنامه نویسی پیش فرض برای یک پلتفرم غالب در کنترل مایکروسافت نیست، بلکه مایکروسافت برای سهم بازار در یک بازار شلوغ مبارزه میکند، جایی که برنامهای که درست کار میکند، میتواند یک شبه برود و کاربران را از یک کسب و کار قدیمی استخراج و جذب کند. مایکروسافت حتی برنامههایی مانند Accompli را نیز برای به دست آوردن چشم انداز پیشرو برای آی فون و جلوگیری از سقوط خریداری کرده است.
بعدا در جلسه طراحی، تصویرگران برای اضافه کردن یک لاک پشت بحث کردند. آنها در مورد استفاده از یک لاک پشت برای کمک به نشان دادن یک صفحه ارتباطی آهسته در تیمهای مایکروسافت فکر میکردند، اما ابتدا باید تصمیماتی گرفته میشد: آیا باید آن را به آرامی انیمیشن داد؟ آیا باید یک دستبند ورزشی بپوشد؟ آیا معنای آن در هر کشور روشن خواهد بود؟
ورودی بیشتر میتواند منجر به کارهای فراگیرتر و هوشمندانهتر شود. اما همچنین میتواند یک کمپانی را نیز از بین ببرد زیرا تلاش میکند تا همه افراد را درگیر کرده و آنها را راضی کند. من در طول جلسه طراحی هنگامی که همه در یک مورد یک تصویر پروفایل متحرک بحث میکردند به آنها توجه داشتم. همه طراحان بر روی تحرک تصویر متمرکز شدند، اما من فقط آنجا نشسته بودم، در سکوت تعجب میکردم که چرا تصویر نمایه به درستی در مرکز قرار نگرفته است. این یک چالش عظیم برای یک شرکت بزرگ مانند مایکروسافت است که پروسه طراحی را باز کند و از آنجا رشد کند بدون اینکه مبانی اولیه کند شوند یا از دست بروند.
برای مایکروسافت، بازبینی نحوه طراحی نیز جزو بازنگری نحوه توسعه محصولات است. به طور فزاینده، این شرکت خوشحال است که سریع شکست بخورد و چیزهایی را برای سرعت بخشیدن به زمانهای توسعه تست کند: این به معنی نمونه سازی اولیه سریعتر، یادگیری تکیه کردن به جوامع متن باز و تغییر هسته تجارت نرمافزاری است.
رویکرد قدیمی مایکروسافت نوشتن هر خط کد بود. فریدمن میگوید، استارتآپهای مدرن، حدود 5 درصد از کد خود را مینویسند، و بقیه را با استفاده از ابزارهای متن باز تولید میکنند.
فریدمن میگوید:
همه این چیزهای منبع باز عالی که شرکتهای دیگر ایجاد میکنند و یا ما آنرا ساختیم وجود دارد که باعث شده ما شروع به اشتراک گذاشتن با یکدیگر به صورت بیشتر و آشکارتر کنیم.
برای ما، این فقط در مورد جذب شدن به استفاده از چیزهای منبع باز در طراحی و مهندسی است.
این ما را قادر میسازد تا سختافزارهای جدید را در دید آینده خود قرار دهیم، سختافزارهای بدون صفحه نمایش، سختافزارهای با صفحه نمایش، انواع چیزهای مختلف را درک کنیم تا ارزش واقعی انسانی در آن وجود داشته باشد.
مایکروسافت تلاش میکند که خیلی سریعتر باشد
سرمایه گذاری در محصولات، چه سختافزاری و چه نرمافزاری، برای مایكروسافت همیشه شامل ریسکهای بزرگی میشد، که همیشه هم طبق انتظار پیش نمیرفت.
فریدمن میگوید:
زمانی که ما از نرمافزار، نسخه Client نرمافزار را هر دو تا سه سال به بازار راهی میکردیم، باید تصور میکردیم که چه اتفاقی دو سال بعد خواهد افتاد و در مورد یک راه حل باید درست حدس میزدیم.
وی در ادامه میگوید:
این واقعا مشکل است زیرا صنعت سریعتر و سریعتر حرکت میکند.
تیمهای مایکروسافت در حال حاضر باید در یک سری از دورههای کوتاهتر به نمونههای اولیه یا طرحهای کامل برسند. به جای اینکه هر کس بر اساس زمان انتها ماه یا سال کار انجام دهد، یک نسخه ساده از کار ساخته شده است، و سپس اضافهجات روی آن اضافه میشوند.
فکر کنید این رویکرد چابکتر مانند یک پیتزا بسیار ساده است، که هر روز با اضافه کردن فانتزیهای بیشتر رشد میکند. ارزش یک پروژه یا عدم آن، بسیار زودتر و حتی پیش از آنکه به پایان برسد، دیده میشود. فلسفه “طراحی باز” مایکروسافت همان مجموعه قوانین طراحی را در کل شرکت اعمال میکند و اجازه میدهد که هر قطعه طراحی شده برای یک محصول به راحتی به یک دیگر متصل شود. تمام محصولات نیازی به حباب چت یا نوار جستجو ندارند. اما عناصر طراحي مشترك مانند تزیین هستند. آنها متمرکز هستند و مجددا استفاده میشوند.
این تمرکز جدید بر سرعت و در آغوش گرفتن چیزهای منبع باز که مایکروسافت در مورد چگونگی عرضه محصولات به بازار از آن استفاده میکند خیلی تغییرات زیادی داده است.
فریدمن میگوید:
من فکر می کنم که فلسفه فرهنگی جدید ما در واقع امتحان کردن چیزهای مختلف است… و اگر آنها شکست بخورند و آنها را حذف کنیم، نتیجه آن یک یادگیری عالی است که بعدا به موضوع بعدی اعمال میکنیم.
افراد در مایکروسافت بیشتر و بیشتر برای انجام کارها، آموختن و سپس استفاده از درس گرفته شده جایزه و پاداش میگیرند. زیرا آنچه ما در آن سرمایهگذاری میکنیم، فرهنگ رشد است.
اگر این رویکرد جدید برای طراحی در مایکروسافت کار کند، پس این شرکت باید موقعیت خوبی برای پاسخ دادن به تغییرات نرمافزار و سختافزار در سالهای پیش رو داشته باشد. اما هیچ چیز مانند این همیشه آسان است. برای یک شرکت به بزرگی مایکروسافت، این به نظر میرسد تغییری چند ساله باشد، و هیچ تضمینی وجود ندارد که موفق شود. مایکروسافت 7.5 میلیارد دلار برای به دست آوردن GitHub مصرف کرده است و اجازه میدهد توسعه دهندگان خودش منابع را به اشتراک بگذارند و حتی نزدیکتر همکاری کنند. اکنون چالش این است که واقعا همه را به این رویکرد جدید گرایش دهیم و فرهنگ داخلی مایکروسافت را به طور کامل اصلاح کنیم.
در آغوش گرفتن منبع باز توسط مایکروسافت، تغییر گرایش آن به Chromium برای مرورگر Edge و این طراحی جدید باز به نکات روشن در چگونگی طراحی آینده شرکت کمک میکند.
فریدمن توضیح میدهد:
من امیدوارم که 10 سال دیگر همه بتوانند بخشی از تجربه مایکروسافت را بسازند. من امیدوارم که نام محصولات در آینده به طور کامل ناپدید شوند.
فراتر از منبع باز و ویندوز، داستان طراحی آینده مایکروسافت به طور فراگیر و در مورد گوش دادن به افرادی که از محصولاتش استفاده میکنند، است. ما اخیرا این مساله را با کنترلر Adaptive Xbox دیدهایم و ما شروع به دیدن ورود Surface به حوزههای شخصیتر مانند هدفون کردهایم. این رویکردی است که ما در ابتدا با برنامه بازخورد ویندوز دیدیم و در حال حاضر این شرکت به طور فزایندهای به مشتریان خود توجه میکند تا بتواند تصمیمات طراحی خود را تحت تاثیر آنها قرار دهد.
این صدای مشتری به صورت امیدوارانه به معنای سختافزار و نرمافزار بهتر است، اما طراحی متمرکز مایکروسافت بدان معنا است که شرکت میتواند خودش را با شکست مواجه کند. طراحی یکپارچه مسائل با اهمیت را افزایش میدهد. اگر یک چیز نتواند درست عمل کند، همه چیز ناقص است. اما اگر مایکروسافت واقعا به مشتریانش گوش دهد، این روش جدید هوشمندانه باید این امکان را برای شرکت فراهم کند که سریعا مشکلاتش را حل کند.
طراحی باز برای آینده یک سرمایه گذاری هوشمندانه است
مایکروسافت به وضوح از گذشته خود یاد گرفته است، و این تغییر طراحی جدید یک انتخاب هوشمندانه برای آینده است. اکنون چالش این است که تمام ایدههای مایکروسافت از بیش از 100،000 کارمند را به یک طراحی واحد تبدیل کنیم تا به میلیاردها نفر که از محصولاتی مانند Office یا Windows استفاده میکنند، منطبق باشند.
چالش این است که خیلی زود برای محصولات جدید یا خیلی دیر نشده باشد، که یک تعادل ظریف است که از تولید بی هدف و کشتن خدمت توسط مایکروسافت ظرف چند ماه جلوگیری میکند. در غیر این صورت، اگر این طرح باز واقعا کار نکند، ما میتوانیم به سختافزار و نرمافزاری که به خوبی طراحی شده است به عنوان یادآوری اینکه چه چیزی میتوانست باشد نگاه کنیم.
مایکروسافت حالا یک شرکت شکننده و در معرض ورشکستگی نیست. این دید باز جدید و رشد فکری و فرهنگی شرکت که هنوز به این قدرت در جای دیگر مشاهده نشده، علت رسیدن مایکروسافت به جایگاه فعلی است. جایگاهی که چندی پیش با سرعت نور در حال عقب رفتن بود. حالا شرکت با جان تازه و قدرت افزون با سرعت نور پیشروی میکند.
امید به اینکه سالهای جاری برای مایکروسافت افتخارات افزون و فراوان بیاورد. امیدواریم طراحی مدرن این شرکت مشتریان و علاقهمندان را سربلند نگاه دارد.
- یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 09:00
- 2 نظر
- سید علی جعفری
- _مایکروسافت پنل جدید , بررسی , بررسی عمومی , مقالات
مقاله ی خوبی بود.
ممنون, خسته نباشید.